تصویر ثابت

چگونه با ضمیرناخودآگاه خود بیشتر دوست باشیم؟

+100%-

لازمه دوستی با ضمیر ناخودآگاه چیست؟ چرا باید با این موجود رابطه خوبی داشته باشیم؟ در مقالات قبل ضمیرناخودآگاه را معرفی کردیم و گفتیم باعث بسیاری از رسیدن ها و نرسیدن ها و موفقیت ها و ناکامی ها همین ذهن ناخودآگاه است که همه ما در اختیارش داریم. بزرگان زیادی در مورد یک گنج درونی یا قدرت درونی سخن گفتند و پیوسته ما را به سفر درون و کشف خویشتن هدایت می کردند. براستی این قدرت شگفت انگیز درونی چیست که زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد؟

چطور است که عده ای از انسانها زندگی متفاوتی دارند، انسانهایی که در همین شهر و کشور ما زندگی می کنند و با همین شرایط رشد کردند. دوست دارم از من بپذیرید که همه ما ماهیت یکسانی داریم، یک جور مغز و یک جور جسم؛ و تفاوتمان در نحوه رشد و تربیت ذهنی مان است.  تفاوتمان در دیدگاه و نوع شخصیتمان است. تفاوت در نوع برنامه ریزی ذهنی ای که تا بحال شدیم. در هر صورت همه ما یک ذهن قدرتمند داریم و اگر دقیقتر بخواهیم صحبت کنیم یک ذهن آگاه قدرتمند داریم و یک ذهن ناخودآگاه قدرتمند. برویم سراغ دومی.

ضمیر ناخودآگاه را مثل یک کودک دوست داشتنی تصور کنید، کودک ساده لوحی که همواره با شما زندگی می کند، درون شماست، دوست شماست و هدفش ایجاد امنیت، رفاه و آسایش برای شماست. این کودک ساده لوح بسیار هم قدرتمند است، قدرتی که تصور کردنش هم برای شما دشوار است. قدرتی که عده ای از انسانها تجلی اش را در شکل و فرم های مختلف دیدند. بعضی از آنها در پیشرفت مالی و کاری، بعضی ها در پیشرفت تحصیلی.  بعضی ها در هنرشان، بعضی ها در موفقیت ورزشی، سیاسی، اجتماعی و … و حتی بعضی ها در انجام یک سری کارهای شگفت انگیز مثل راه رفتن روی آتش یا بلند کردن یک جسم خیلی سنگین و حتی بعضی ها بخاطر همین قدرت های شگفت انگیز آن را با روح اشتباه می گیرند. در هرصورت درون همه ما این کودک دوست داشتنی و قدرتمند وجود دارد و در خدمت ماست و می تواند در مسیر زندگی بخوبی کمکمان کند.

اگر بتوانیم با ضمیر ناخودآگاهمان دوست باشیم و به خدمتش بگیریم به آرامش، لذت و موفقیت بیشتری می رسیم. مثلا در کسب مهارت یا نواختن یک ساز موسیقی، ضمیر ناخودآگاه نقش بسزایی در یادگیری و هماهنگی دارد و میتواند طوری مطالب را یاد بگیرد که برای همیشه نواختن موسیقی را به یاد داشته باشید. همچنین با دوستی هرچه بیشتر با آن میتوانیم ایده های خوبی بگیریم و در کارمان استفاده نماییم و در کل زندگی قدرتمندانه و لذتبخش تری داشته باشیم.

کودک درون

7 تمرین عملی وجود دارد که میتوانید با ضمیر ناخودآگاهتان همراهی و دوستی بیشتری داشته باشید:

1- شنیدن موسیقی مورد علاقه

موسیقی یکی از موارد مورد علاقه ضمیر ناخودآگاه است. مسلما همه ما حداقل از یک آهنگ یا یک نوع موسیقی بسیار خوشمان می آید و ارتباط خوبی با آن برقرار می کنیم. سعی کنید موسیقی های مورد علاقه تان را با آرامش و لذت گوش کنید یا شعرها و متن هایی را که دوستش دارید با صدای بلند بخوانید.

2- انجام بازی های مورد علاقه 

در کودکی یا شاید نوجوانی ما بازیهای خاصی را خیلی دوست داشتیم و صرفا از بازی کردنش لذت می بردیم. اگر امکانش را دارید این بازی ها را الان هم انجام دهید و به این کودک قدرتمند نشان دهید به آن توجه می کنید تا او هم به شما توجه کند.

3- مدیتیشن

انجام مدیتیشن یا مراقبه بسیار به شما کمک می کند تا در وضعیت آرامش و تمرکز ذهنی قرار بگیرید و پیام های ضمیر ناخودآگاهتان را بخوبی بشنوید. روزی یک یا دو بار مدیتیشن بسیار مفید است.

4- هشیار باشید

به انجام فعالیت هایتان هشیار باشید. هشیارانه نفس بکشید، هشیارانه غذا بخورید، هشیارانه راه بروید. یعنی اینکه روزانه چند دقیقه ای به نفس کشیدنتان توجه کنید. کنترل تنفس و اعمال غیر ارادی ما را ضمیر ناخودآگاه بر عهده دارد. پس با او همگام شوید و اجازه دهید ضمیرناخودآگاه همراهی تان را ببیند تا او هم با شما همراه شود. مخصوصا تنفس عمیق و هشیارانه ،یک تیر و دو نشان است، علاوه بر هشیاری، باعث می شوید حجم اکسیژن بیشتری به مغزتان برسد.

5- مراقب اطلاعات ورودی به مغزتان باشید

همانطور که در مقاله قبل هم اشاره شد، ضمیر ناخودآگاه اطلاعاتش را از حواس پنجگانه می گیرد. پس چیزهایی ببینید و بشنوید و کارهایی را انجام دهید که به شما حس خوشایندی می دهد. اجازه ندهید تصاویر ناخوشایندی وارد ذهنتان شود. نیاز نیست تمام اخبار حوادث، قتل و جنایت و بدبختی را گوش دهید. ذهن ناخودآگاه شما نیاز به آرامش، شادی و لذت دارد. قرار است با این کودک مهربان باشیم تا او هم قدرتش را در اختیار ما قرار دهد.

6- برای آرزوها و اهداف خود تصویر داشته باشید

ما برای انجام هرکاری تصویری داریم، قبل از حتی کوچکترین فعالیت ها مثل لیوان بلند کردن، ابتدا تصویرش را در ذهن می بینیم سپس آن عمل را انجام می دهیم. اما سرعت این پردازش آنقدر زیاد است که حس نمی کنیم. ضمیر ناخودآگاه تصویر را نیاز دارد پس با تجسم کردن کمکش کنید. مثلا اگر آرزوی رفتن به مکانی دارید سعی کنید تصاویر آن مکان را جمع آوری کنید و ببینیدش تا ضمیر ناخودآگاه هم راحت تر بتواند شما را در مسیر رسیدن به آن مکان یاری کند.

7- گفتگوی درونی با ضمیر ناخودآگاه

به زبان مادری، صمیمانه و محترمانه و با صدای بلند با ضمیر ناخودآگاهتان صحبت کنید. همانطور که با یک دوست واقعی صحبت میکنید. البته با این تفاوت که این دوستتان یک کودک است پس زیاد با او شوخی نکنید و مودبانه با او حرف بزنید، چراکه او یک کودک ساده لوح است و ممکن است شوخی های مکرر شما را باور کند. مخصوصا قبل از خواب و با گفتن کلمات صمیمانه و حتی عاشقانه با او صحبت کنید، ابراز علاقه کنید، از او سوال کنید، احوالپرسی کنید. اسمش هم “ضمیر ناخودآگاه” است، ضمیر ناخودآگاه عزیز شما.

حداقل 21 روز و هر روز این 7 فعالیت را انجام دهید تا کم کم به عادت تبدیل شود. بعد از این مدت همراهی ضمیرناخودآگاهتان را حس می کنید. ممکن است نداهای درونی و انگیزه بخش و محترمانه ای از او بشنوید یا در خواب تصاویر جالبی ببینید. اینها همه پیام های ضمیر ناخودآگاه است که در قالب صدا و تصویر به شما میرساند و در صدد ارتباط برقرا کردن با شماست. امیدوارم دوستی تان هر روز بیشتر و عمیق تر شود.

نویسنده : آروین شهبازی

منبع: استاد موزیک

(52) دیدگاه

  1. navid

    به    بیان شده  

    سلام و درود خدمت استاد عزیز . استاد سوال بنده از شما این هست که چطور میشه تنبلی رو کنار گذاشت ؟ من در مورد همه چیز تنبلی میکنم و میدونم ان ال پی راهکار مناسبی برای این مشکل دارد . ممنون میشم توضیح دهید . البته من در مورد تمامی اصطلاحات و تعاریف در ان ال پی آشنایی کامل دارم . اینو گفتم که بتونیدئ خیلی راحت و تخصصی بنده رو راهنمایی کنید . ممنون

    پاسخ
    • آروین شهبازی

      سلام دوست عزیز. بله تنبلی یکی از مباحثی است که راه حل های خوبی برای آن در NLP داریم که می توان به تکنیکهای استراتژی ساده و استرتژی TOTE اشاره کرد. البته نسخه عامی برای رفع تنبلی نمی توان تجویز کرد. مثلا به تعویق انداختن کارها یک بحثی است، نداشتن انگیزه بحثی دیگر. و باز هم البته به عمق تنبلی باید توجه کرد که در کدام لایه از شخصیت ما رسوخ کرده شاید این تنبلی جزئی از ذات ما باشد که در اینصورت NLP و حتی هیپنوتیزم هم جواب نمی دهد و باید با اناگرام حلش کرد. موفق باشید

      پاسخ
  2. rahelepishi

    به    بیان شده  

    سلام استاد اولين باره که اين مقاله تون ميخونم جالب بودو شگفت آور برام !!راستش من آدم مشکوکي هستم ولي در مورد هر چيزي زياد فکر ميکنم الان اين مقاله روخوندم به اين فکر کردم که حقيقه انجام بدم تاثيره منفي نذاره !ترس از آينده يه طورايي !!درضمن خدا رو شکر هر چيزي که رفتم سمتش چه ورزشي چه کاري سريع ياد گرفتم البته چيزي که خودم رفتم سمتش

    پاسخ
    • آروین شهبازی

      سلام دوست عزیز. کلا شک چیز خیلی خوبی است! باعث پیشرفت می شود اما نباید شک تبدیل به بدبینی شود. مسائلی که مطرح می شود قبلا تست شده اند خیالتان راحت!

      پاسخ
  3. مرضيه

    به    بیان شده  

    سلام استاد ممنون كه براي من ايميل كرديد فقط خواستم تشكر كنم باز هم ممنون

    پاسخ
  4. hamed

    به    بیان شده  

    salam.man hich vaght movafagh nabudam.har tasmimi ham ke migiram anjam nemishe hal ba in tosif aya mitunam man ham movafagh basham?lotfan rahnamaee konid mamnun

    پاسخ
    • آروین شهبازی

      سلام دوست عزیز. همینکه می گویید: “من هیچ وقت موفق نبودم” یک برنامه ریزی قوی برای ضمیرناخودآگاه است که از این به بعد هم راه موفقیت را برای خود سد می کنید. امکان ندارد کسی تابحال موفق نبوده باشد. شما موفقیت را چه چیزی معنی می کنید؟ به هدف رسیدن؟ اگر اینطور است آیا اصول درست هدفسازی را انجام دادید؟ مثلا اینکه برنامه ریزی زمانی برای خود داشته باشید و با توجه به زمان و بودجه ای که دارید برای رسیدن به اهدافتان قدم عملی بردارید؟ در گام اول باید با ضمیرناخودآگاهتان دوست باشید و برنامه هایی به آن بدهید که دوست دارید اتفاق بیفتد. ضمیرناخودآگاه مثل کامپیوتر است فقط و فقط به برنامه های داده شده عمل میکند کاری هم به بد و خوب آن ندارد. موفق باشید

      پاسخ
  5. dust

    به    بیان شده  

    با سلام خدمت شما استاد بزرگوار با آرزوی اوقات خوش برای شما .
    استاد من میخواستم بدونم که ایا راه حلی از طریق علم روانشناسی برای مقابله با عادت وار شدن تمرین موسیقی و بعد ازان بی رمق شدن نسبت به ساز مورد نظر وکار با الات مختلف موسیقی وجود داره یا نه ؟ چون همانطور که جنابعالی مطلع هستید انسان ذاتا تنوع گراست وبدنبال بروز هیجانات روحیست و بعد ازمدتی کار کردن مکرر با هر وسیله ای یک زدگی نسبت به آن احساس میکنه .
    خوشحال میشم که نظرتون رو بیان کنید. با تشکر

    پاسخ
    • آروین شهبازی

      سلام دوست عزیز. قبل از پاسخ دادن به سوال شما بهتر است بدانید انسانها دارای شخصیت های مختلفی هستند، اینکه می فرمایید “انسان ذاتا تنوع گراست وبدنبال بروز هیجانات روحیست”، منحصر به تیپ شخصیتی شماست. انسان در حالت کلی چنین نیست و شما فکر میکنید چون خودتان و احتمالا دو سه نفر دیگر چنین دیدگاهی دارند، پس تمام انسانها این گونه اند که این ناشی از عملکرد همین ضمیرناخودآگاه است. چون یکی از فعالیت های ضمیر ناخودآگاه، تعمیم اطلاعات ورودی است. حتی اگر دوست داشته باشید همینجا یا در ایمیل خصوصی باقی شخصیت شما را برایتان می گویم. تنوع طلبی، جزء خصوصیات ذاتی شماست و همیشه هم همراه شما خواهد بود با آن مقابله نکنید. شما تا آخر عمرتان حداقل در یک زمینه تنوع طلب خواهید بود. تنها کاری که میتوانید بکنید این است که به این تنوع طلبی جهت دهید و خدای نکرده به سمت زمینه هایی مثل همسر نبرید! تنوع طلبی و هیجان در ساز و حتی رشته های هنری چیز بدی نیست. موفق باشید

      پاسخ
  6. ماهان92

    به    بیان شده  

    عالی بود. من قبلا در مورد اینکه ضمیرناخوداگاه یک طفل حساس است که باید بهش توجه کرد شنیده بودم اما تا به حال سعی نکرده بودم باهاش ارتباط برقرار کنم فکر می کنم این مطلب می توانم بهم کمکی بکنه
    متشکرم

    پاسخ
    • آروین شهبازی

      بله حتما این کار را بکنید. ضمیر ناخودآگاه فقط در حد یک تئوری روانشنانسی نیست. بسیاری از انسانها از شگفت انگیزی اش بی خبرند. موفق باشید

      پاسخ
  7. الی

    به    بیان شده  

    سلام
    به خاطر مطلبی که گذاشتین ممنونم. فقط کاش به منابعی که اطلاعات رو از اونجا مطالعه و جمع آوری میکنید هم اشاره میکردین.
    یه سؤال هم میخواستم بپرسم. من چند ماهی میشه که از یه سری فایلهای صوتی هیپنوتراپی استفاده میکنم که هنگام استفادَشون، به خلسه میرم. یه چیزی شبیه مدیتیشن. اون طور که اطلاع دارم تعاریف مدیتیشن کمی متفاوته با این کاری که من انجام میدم. حالا مسئله ای که هست اینه که توی این قبیل فعالیتها، نتایج تا یه جایی خیلی خوب پیش میره و کاملاً محسوس و مشهوده. اما از یه جایی به بعد، تغییر چندانی در روحیات و شرایط یا به اصطلاح بازخوردهای ناشی از ذهن ناخودآگاه احساس نمیشه. آیا شما هم همچین تجربه ای داشتین؟؟ و اگه آره، چه راهی برای پیشبرد بیشتر به ذهنتون میرسه؟؟
    اگه یکی از مدیتیشنهایی که خودتون نتایج و تجارب فوق العاده ای ازش گرفتین رو معرفی کنید هم بسیار عالی میشه.

    پاسخ
    • آروین شهبازی

      سلام. منابع فارسی با عنوان ان ال پی زیادند. اما اگر بتوانید از سایتها خارجی مطلبی سرچ کنید بهتر است. مدیتیشن یک بحث بسیار طولانی است و راههای مختلفی برای انجام این کار وجود دارد که هر شخص بستگی به روحیات خودش روش های خاصی را می پسندد. فقط در باب مدیتیشن یک جمله میتوانم بگویم، اینکه مدیتیشن موفق و ناموفق نداریم هرتلاشی در این راستا مدیتیشن است و اثربخش. در ضمن ما در اینجا فقط آن تمرکز و آرامش ذهنی حاصل از دیتیشن را می خواهیم نه نتایج دیگر.

      پاسخ
  8. ali

    به    بیان شده  

    سلام استاد
    مقاله بسیار زیبایی بود مثل مقاله های قبلی.
    تو قسمت پنجم گفتین که “مراقب اطلاعات ورودی به مغزتان باشید”
    چطور میشه اون اطلاعات ناخواسته رو که وارد ضمیر ناخودآگاه شدن رو پاک کرد؟راهی هست؟
    ممنون

    پاسخ
    • آروین شهبازی

      سلام. ممنون از شما. چیزی از ذهن پاک نمی شود اما می شود از این بعد اطلاعات جدیدی را جایگزین کنید. در کل سعی کنید چیزی ناخواسته نباشد مثلا برای مدتی اصلا تلویزیون نبینید. مطمئن باشید اتفاق خاصی نمیفتد. اما ممکن است در تاکسی نشسته باشید و آهنگ منفی ای پخش شود اینجا با گفتگوی درونی با ضمیرناخودآگاه به او بگویید مثلا ” اینها همه ش چرنده”. در هر صورت سعی کنید هشیار باشید.

      پاسخ

پاسخ دادن به آروین شهبازی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × = چهل